16 April, 2006

past written texts:
امروز بالاخره اونقدر بزرگ شدم که بفهمم چرا فیلم همشهری کین شاهکاره!
1 حرفی هم برادرم وقتی کوچیکتر بودم زد که حالا دلیلشو درک می کنم. بهم گفت: "تا سن 19 سالگیت کتاب داستان ها بیشتر از هر کتابی به دردت می خوره."
البته من الان 21 سالمه و هنوزم که هنوزه داستان از زندگیم حذف نشده. ولی خودمو مدیون تک تک کتابایی میدونم که تا به حال خوندم.
امروز حتی اونقدر بزرگ شدم که ربط مکتب های مختلف رو بهم درک می کردم. و تاثیرشون روی معماری، موسیقی، سیاست، فیلم سازی، نقاشی...
معنی کلمه ی نوستالژی رو به طور عام و خاص بهتر از هر موقعی فهمیدم.وووووو.........

امروز در کنار همه ی مدروکات 1 چیز مهم هم کشف کردم.(دو نقطه دی) اونم اینکه: من بیشتر از اینکه عاشق آدم های با صورت زیبا بشم، عاشق آدم هایی با فن بیان خوب میشم.

امروز 1 آقایی به مدت 2 ساعت حرفای خوب خوب میزد. آخر صحبتاش که ازمون پرسید چه مقدار از حرفاشو فهمیدیم من با جرات گفتم همشو. این واسه خودم که خیلی خوب بود.

No comments: